از توبهنامه تا نافرمانی!
خبرگزاری مهر، مجله مهر: چند روز پیش تصویری منتشر شد که احتمالاً یکی از پربحثهای فضای مجازی بود. در این تصویر ترانه علیدوستی بازیگر و الهه محمدی روزنامهنگار تازه آزاد شده از زندان، در محفلی هنری بدون رعایت حجاب دیده شدند اما این تصویر صرفاً یک لحظه ثبتشده از یک گردهمایی ساده نیست این در حقیقت، حکایتی پیچیده از دوگانگی و نقض تعهداتی است که از سوی این افراد بهطور عمومی اعلام شده بود و در حالی که هنوز جوهر توبهنامههایشان نخشکیده چنین هنجارشکنی انجام دادند.
قبلتر این دو نفر بهوضوح اعلام کرده بودند که از رفتارهای خود پشیمان هستند و دیگر قصد ندارند در مسیر تخلف از هنجارها قدم بردارند اما حالا، این تصویر درست بعد از آن اظهار پشیمانی و ندامت سؤالاتی را پیش میآورد: آیا این رفتارها واقعاً از سر پشیمانی نبوده یا صرفاً راهی برای رهایی از قوانین وضع شده بوده است؟
باید این را هم مدنظر قرار دهیم که این داستان تنها یک ماجرای فردی نیست بلکه یک نشانه از قدرت رسانهها در خلق روایتها و هدایت افکار عمومی است. رسانههایی که این تصویر را منتشر کردهاند، آگاهانه دوقطبیهای جدیدی در جامعه ایجاد میکنند و به شکافهای موجود دامن میزنند و در این میان آنچه فراموش میشود، این است که این چهرههای شناخته شده در حال نقض آشکار تعهداتی هستند که برای تغییر رفتار خود داده بودند.
البته این را هم فراموش نمیکنیم که نزدیک به سه سال است همین سلبریتیهایی که روزگاری در اوج محبوبیت بودند، جایگاه خود را میان مردم از دست دادهاند. آنها که زمانی خود را الگوی جامعه بهویژه جوانان میدانستند، حالا دیگر نه تأثیرگذاری گذشته را دارند و نه حمایت گستردهای که روزگاری پشتشان بود. سقوط این چهرهها نشان میدهد که محبوبیت، چیزی فراتر از شهرت است و بدون اعتبار و همراهی مردم، ماندگار نخواهد بود و حالا با رفتارهایی خلاف قانون کشور سعی دارند مجدد در صدر اخبار قرار بگیرند.
دورویی، آنسوی ژستهای جسورانه
در تحلیل این رفتار نباید در دام روایتهای احساسی افتاد. برخی ممکن است این تصویر را نشانهای از شجاعت و مقاومت بدانند، اما آیا میتوان بهسادگی چشم بر دورویی آشکار بست؟ فردی که بهوضوح در موقعیتهای مختلف مواضع متناقضی اتخاذ میکند نمیتواند مدعی شفافیت و صداقت باشد.
این تناقضها فقط به یک فرد یا یک گروه خاص مربوط نمیشود؛ این نشانهای از پدیدهای گستردهتر است که در آن، برخی از چهرههای که به شهرت رسیدهاند بسته به شرایط، نقشهای متفاوتی بازی میکنند. در یک لحظه مدافع یک ارزش میشوند و در لحظهای دیگر، خلاف همان ارزش عمل میکنند.
رسانهها و دوقطبیسازی؛ چه کسی از این تصاویر سود میبرد؟
بدون شک انتشار این تصاویر تنها یک اتفاق ساده نیست. این تصویر، بهظاهر یک لحظه گذرا از زندگی دو چهره شناخته شده در جامعه است اما آنچه که در پس این تصویر پنهان مانده بیش از یک واکنش اجتماعی یا فردی است. رسانهها بهویژه رسانههای ضدایرانی بلافاصله به این تصویر واکنش نشان دادند و هر یک از زاویهای خاص به این ماجرا پرداختهاند اما نکته مشترک میان همه آنها، دامن زدن به دوقطبیهای اجتماعی و تشدید شکافهای موجود در جامعه است.
رسانههای ضدایرانی خارج از ایران با تکیه بر این تصویر، سعی در ارائه یک روایت خاص از آنچه اتفاق افتاده دارند «تقابل فرد با سیستم» آنها این چهرهها را نه تنها نماد اعتراض معرفی میکنند، بلکه تلاش دارند از آنها به عنوان نماد «مقاومت مدنی» بهرهبرداری کنند. این رسانهها، بهطور آگاهانه توجهی به پیشینه این افراد و رفتار متناقضی که پیش از این از خود نشان داده بودند، ندارند. هیچ اشارهای به این موضوع نمیکنند که این چهرهها خود زمانی بهطور عمومی به پشیمانی و ندامت از اقدامات گذشتهشان پرداخته بودند.
اما از سوی دیگر، اگر به این تصاویر تنها به عنوان یک عمل فردی نگاه کنیم، همچنان نمیتوان از ابعاد اجتماعی آن چشمپوشی کرد. این عکسها فقط رفتار دو نفر را نشان نمیدهند، بلکه روایتی از دوگانگیهای اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی است که به سرعت در فضای مجازی گسترش پیدا میکند رسانهها بهویژه آن دسته که خارج از مرزهای ایران فعالیت میکنند، با تحلیلهای خود در تلاشاند تا افکار عمومی را بهسمت خاصی هدایت کنند. این رسانهها با تاکید بر چنین تصاویری، تلاش دارند آنها را به عنوان نمادهایی برای تحریک افکار عمومی و ایجاد شکافهای عمیق در جامعه معرفی کنند.
اما آنچه که این نوع رسانهها بهعنوان «مقاومت» و «آزادی» در حال ترویج هستند بیشتر در راستای دامن زدن به بحرانهایی است که در سطح اجتماعی میتواند آسیبزننده باشد.
بازیچه رسانهها یا بازیگردانان صحنه!
آیا این افراد قربانی بازی رسانهای شدهاند یا از روی عمد چنین اعمالی را انجام میدهند یا اصلاً درکی از این موضوع دارند که رفتارشان چگونه ابزار رسانههای مختلف میشود! همه خوب میدانیم این تصویر آینهای است که تناقضهای افراد و رسانهها را به نمایش میگذارد. قطعاً چهرههای شناختهشده مسئولیتی فراتر از افراد عادی دارند وقتی در موقعیتی قرار میگیرند که تعهد میدهند خلاف قانون رفتار نکنند اگر این تعهد و اظهار پشیمانیشان صادقانه نباشد نشان از دورویی شخصی است و این هنجارشکنی در جامعه قابل قبول نیست و قابل قبول هم نخواهد بود.