رژیم صهیونیستی و کریدور نیل تا فرات؛ چرا غرب تماشاچی است؟
به گزارش همشهری آنلاین، ابوالفضل ظهرهوند، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی: ۱. پس از تحولات اخیر سوریه و سقوط دولت بشار اسد، این کشور به عرصه قدرتنمایی دولتهای منطقهای و جهانی بدل شده است. رژیم صهیونیستی با حملات مکرر به مواضع امنیتی و نظامی سوریه، تجاوزگری آشکاری را به نمایش گذاشته است. در همین حال، دولت ترکیه نهتنها به اشغال بخشهای شمالی سوریه پایان نداده، بلکه اخیراً در سخنان رئیسجمهور اردوغان، ادعاهایی مبنی بر الحاق شهرهای مهمی چون حلب، حما و ادلب به خاک ترکیه مطرح شده است. این سیاست، نمایانگر تلاشی آشکار برای بهرهبرداری از منابع نفتی شمال شرق سوریه و ایجاد یک کانال استراتژیک برای کنترل نیروهای کرد پ.ک.ک است. اردوغان در واقع الحاق این مناطق را پاداش مزدوری خود میداند.
۲. در این میان، موضع غرب در برابر این اقدامات حاکی از سکوتی متناقض و معنادار است. اگرچه همواره نگرانی از حضور ایران و نیروهای مقاومت در سوریه را ابراز کردهاند، اما در برابر تجاوزات ترکیه و رژیم صهیونیستی واکنشی نشان ندادهاند. دلیل این سکوت، در سیاست غرب برای تغییر ژئوپولیتیک منطقه نهفته است، حتی اگر این تغییر در قالب الحاق اراضی سوریه به ترکیه صورت گیرد. با این حال، نباید از این حقیقت غافل شد که در بلندمدت، خود ترکیه نیز قربانی این بازی خواهد شد. تجربههای تاریخی، همچون جنگهای صلیبی و نسلکشی ارامنه، نشان داده است که غرب کینهای عمیق از ترکیه در دل دارد و در فرصت مناسب، ممکن است طرحهایی برای جداسازی استانبول و احیای بیزانس را دنبال کند.
۳. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی با اشغال بخشهایی از قنیطره و درعا، تلاش دارد کریدوری به مناطق کردنشین ترکیه ایجاد کند. این اقدام میتواند مقدمهای برای پیشبرد پروژه «نیل تا فرات» باشد که صهیونیستها از دیرباز آن را دنبال کردهاند. غرب نیز، مادامی که ترکیه از اشغال مناطق کردنشین پرهیز کند، نهتنها ممانعتی نخواهد کرد، بلکه همراه و هممسیر با رژیم صهیونیستی خواهد بود؛ چرا که آمریکا و غرب از بازیگران اصلی این نقشه تجزیهطلبانه به شمار میروند.
۴. در این میان، آنچه بهطور کامل به حاشیه رانده شده، مردم سوریه و موجودیت این کشور است. میلیونها آواره سوری هنوز نتوانستهاند به وطن خود بازگردند و پس از سقوط دولت بشار اسد، بخشی از علویها به مرزهای لبنان و عراق پناه بردهاند. این تحولات گواهی بر طرحی پلید و گسترده است که در پی نابودی هویت ملی و تاریخی سوریه و حذف این ملت از معادلات منطقهای است.
۵. حضور ایران و نیروهای مقاومت در سوریه، همچنان بهعنوان مانعی جدی در برابر این نقشه شوم عمل کرده است. آنچه امروز در سوریه رخ میدهد، نسخهای ملایمتر از آن چیزی است که ۱۲ سال پیش با ظهور داعش و خلافت اسلامی عراق و شام دنبال میشد. اگر ایران و محور مقاومت در آن زمان وارد عمل نمیشدند، این سناریوی ویرانگر همان زمان به وقوع میپیوست. اکنون نیز، هرچند دشمنان سعی دارند این طرح را به عراق منتقل کنند، اما شرایط کنونی عراق و ایران با گذشته تفاوت بسیاری دارد؛ عراق امروز قدرتمندتر است و ایران نیز نسبت به ۱۲ سال پیش در موقعیتی باثباتتر و توانمندتر قرار دارد.