سیرک سیاسی واشنگتن؛ این بار چه کسی ترامپ را مهار میکند؟
ارتباط فردا: رسانه انگلیسی «گاردین» در آستانه بازگشت دوباره «دونالد ترامپ» جنجالی به کاخ سفید مینویسد، واضح است که رهبران جهان، چه او را دوست داشته باشند و چه از او متنفر باشند، نمیتوانند این «شو من» غیر قابل پیشبینی را نادیده بگیرند.
در مراسم تحلیف بیستم ژانویه، «میشل اوباما» همسر رئیسجمهور سابق آمریکا حاضر نمیشود. بسیاری از افراد دیگر، بهویژه در میان متحدان آمریکا در اروپا هم اگر میتوانستند، مراسم ترامپ را تحریم میکردند. با این حال، این اجتنابناپذیر است و آنها باید برای چهار سال آینده با او برخورد کنند.
با این حال این رسانه انگلیسی بر این باور است که چنین ترس و نفرتی به هیچ وجه در سطح جهانی مشترک نیست. این رسانه به نظرسنجی نسبتا جدید شورای روابط خارجی اروپا استناد کرده که طبق آن، در چین، هند، روسیه، عربستان سعودی، اندونزی، آفریقای جنوبی و برزیل، افراد بیشتری از بازگشت ترامپ استقبال میکنند تا ابراز تاسف. در مقابل، مردم بریتانیا، فرانسه، آلمان و بسیاری از کشورهای اروپای غربی صراحتا از این چشمانداز وحشت دارند.
نویسنده این مطلب معتقد است که دوریگزینی اوباما برای اکثر افراد «تجمل غیر قابل قبول» است. سیمون تیسدال مینویسد: «علیرغم کاهش قدرت و نفوذ آمریکا، نادیدهانگاشتن یک رئیسجمهور ایالات متحده، عملی قابل اجرا نیست و آشکارا بسیاری از کشورهای پیشرو بر این باورند که ترامپ شماره ۲ میتواند چیز خوبی برای آنها باشد. اروپاییها اما متفاوت هستند. اگر آنها از بازی خودداری کنند، خطر به حاشیه رفتن و پرت شدن از جریان اصلی را به دنبال دارند.»
این یافتهها با ادعای عجیب «جو بایدن» رئیسجمهور در حال کنارهگیری ایالات متحده، مبنی بر تقویت هژمونی جهانی آمریکا در تضاد است.
به گزارش گاردین، جهان به آنچه که بسیاری آن را یک نظم بینالمللی «مبتنی بر قوانین» ریاکارانه تحت نظارت ایالات متحده میدانند، پشت میکند. قدرتهای نوظهور بر این باورند که دیدگاه غیرایدئولوژیک، غیرمداخلهگرایانه، ملیگرایانه، معاملهگرایانه و منفعتخواهانه ترامپ برای زمانه مناسبتر است. در حقیقت، این رویکرد خود آنها را منعکس میکند. برای آنها، او «عامل ضروری تغییر» است.
«چارلز کوپچان» استاد روابط بینالملل در دانشگاه جورج تاون در پاسخ به این پرسش که آیا این یک اشتباه محاسباتی است که آنها پشیمان خواهند شد، میگوید که سیاست خارجی ترامپ، فاقد اصول و اعتقادات استوار، میتواند در هر دو طرف، خوب یا بد، بهتر یا بدتر تغییر کند. به گفته او، وضعیت کلی برای سیاستمداران، دیپلماتها و لابیگرهای خارجی این است که او را به مسیرهای مطلوب هدایت کنند، راههایی برای کار با او یا اطرافیانش بیابند و بدترین غرایز او را مهار کنند.
برای بریتانیا، شباهتی میان ترامپ و «مارگارت تاچر» نخستوزیر اسبق بریتانیا وجود دارد، که همه چیز را خراب کرد، اما نتوانست آن را بازسازی کند. کوپچان هشدار میدهد: «ترامپ بیشتر اهل تخریب است، تا معمار. او به جای کمک به ایجاد یک نظم بینالمللی جدید و بهتر، ممکن است نظم قدیمی را به هم بزند و به سادگی ایالات متحده و بقیه جهان را روی آوار باقی بگذارد.»
به اعتقاد نویسنده گاردین، اینها فرضیههای آکادمیک صرف نیستند و زندگی واقعی به تغییر مسیر یا مهار ترامپ بستگی دارد و در حقیقت اجتناب از درگیری جهانی.
به گفته او، در بروکسل حرف و حدیثهایی از «نجواکنندگان» بیخ گوش ترامپ مطرح است؛ افرادی که ممکن است توجه رئیسجمهور بعدی آمریکا را داشته باشند. از جمله اسامی میتوان به جورجیا ملونی ایتالیا، ویکتور اوربان مجارستان و مارک روته، رئیس ناتو اشاره کرد. با این حال هیچ کدام تأثیر تعیینکنندهای ندارند و چیزی که جهان اکنون به آن نیاز دارد یک «رامکننده ترامپ» است.
جنگ اوکراین آزمونی کلیدی برای تئوری «ترامپ خوب، ترامپ بد» است. او از هزینه کمک نظامی به کییف انتقاد میکند و میگوید درک میکند که چرا «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه با پیوستن اوکراین به ناتو مخالف است. او ادعا میکند که میتواند به سرعت به جنگ پایان دهد، اما ظاهرا به قیمت تسلیم سرزمینهای مستقل اوکراین و پاداش دادن به روسیه.
از سوی دیگر، ترامپ به خوبی آگاه است که نمیتواند بار دیگر اشتباهی فاجعهبار مانند خروج پرهزینه و جنجالی بایدن از افغانستان در سال ۲۰۲۱ را مرتکب شود. به نوشته گاردین، ترامپ نباید اجازه دهد که گروه به اصطلاح «محور شر» که برخی روسیه، چین، ایران و کرهشمالی را توصیف میکنند، به پیروزی استراتژیک تعیینکننده برسند. بنابراین صحبت از افزایش و نه کاهش کمکهای آمریکا در کوتاهمدت برای تقویت موقعیت مذاکره کییف در مذاکرات آتی وجود دارد.
«صلح از طریق قدرت» هدفی است که «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین و دولتهای اروپایی روی آن اتفاقنظر دارند. و اگر آنها به درخواستهای «دونالد تاسک» لهستان و «امانوئل ماکرون» فرانسه برای افزایش هزینههای نظامی جمعی اتحادیه اروپا و ناتو عمل کنند، شانس بیشتری برای دیدن «ترامپ خوب»، آن هم با نزدیک شدن پایان بازی در اوکراین، وجود دارد.
به نوشته سیمون تیسدال، غرایز ترامپ در مورد اسرائیل و فلسطین از ضعیف تا وحشتناک متغیر است. او معامله با کشورهای عربی خلیج فارس را مقدم بر صلح میداند. او در مقام ریاست جمهوری اول خود، رفتار تحقیرآمیزی با فلسطینیها داشت، کمکها را قطع کرد و سفارت آمریکا را به قدس مورد مناقشه منتقل کرد. او یک بار قول داد که «موافقت نهایی» را برای «خاورمیانه» به ارمغان آورد و شاید فکر میکند هنوز هم میتواند.
سیمون تیسدال معتقد است که ترامپ به دستورکار «اسرائیل بزرگتر» از سمت راستگرایان اهمیتی نمیدهد و از دخالت ایالات متحده در جنگهای همیشگی ابراز تأسف میکند. برخلاف بنیامین نتانیاهو، او نمیخواهد با ایران بجنگد و در واقع صحبت از مذاکره با تهران است. او به شدت عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان را ترجیح میدهد. به گفته نویسنده گاردین، اگر درست رفتار شود، این امکان وجود دارد که ترامپ به یک نیروی خیر در غرب آسیا تبدیل شود، اما در حال حاضر، وضعیت شانسی است.
انتهای پیام